p7 همکلاسی غیرتی

+خب چیز مهمی نبود

_یعنی چی خیلی هم مهم بود

+باشه بابا(خنده)

_نخندددد

ویو جونگ کوک

باز لیا رو دیدم گفتم الان برم باهاش بهم بزنم

اممم یونا نگاه کن میرم با لیا بهم بزنم

+واقعا (تعجب)

_اهوم

ویو ادمین
کوک رفت سمت لیا

_لیا

/جونم ددی(لوس)

_بهم نگو ددی (داد)

/چرا بیب

_چون این رابطه تمومهههه لیاااااا

/نه کوکیییی

_چرا لیا تمومه

/نهههه

_خدافظ

ویو ادمین

لیا تا تونست گریه کرد

_بخشیدی

+اهوم

_خب بیبی گرلم میشی؟

+ا..ررر...ه.....اره

_اخجونننننن(محکم بغل کردن)

+ای خفم کردی کوک

_ببخشید

+اشکال نداره بریم کلاس زنگ خورد

_بریم

ویو ادمین
کوک و یونا تصمیم گرفتن پیش هم بشینن
میا و لیسا باهم
و لیا و دوستش هم باهم و جا ها رو عوض کردن

نکته:اون پسره و لیا دوست نشدن




اینم از این پارت امیدوارم دوسش داشته باشین بای⛰✨🎎🪅
دیدگاه ها (۰)

p8 همکلاسی غیرتی

کیوتتتتت

p6 همکلاسی غیرتی

p5 همکلاسی غیرتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط